سوالات ریاضی حل شده توسط امام علی

شخصى یهودی به حضور امام على (ع ) آمد و پرسید:

«عددى را به دست من بده که قابل قسمت بر 1،2،3،4،5،6،7،8،9باشد بى آنکه باقى بیاورد.»

امام على (ع ) بى درنگ به او فرمود:

          «اضرب ایّام اسبوعک فى ایّام سنتک »

(روزهاى هفته را بر روزهاى یکسال خودت ضرب کن که حاصل ضرب آن، قابل قسمت بر همه اعداد مذکور (بدون باقیمانده) خواهد بود.)

سؤال کننده هفت را در 360 ضرب کرد حاصل ضرب آن 2520 شد، این عدد را بر 2،3،4،5،6،7،8،9، 1تقسیم کرد، دید بر همه این اعداد قابل قسمت است بدون آنکه باقى بیاورد.
توضیح بیشتر:

شاید این سوال برای شما هم مطرح شود که یک سال مگر 360روز است؟

باید گفت چنانکه تاریخ روایت می کند منجمان در آن روزگار بر این باور بودند که هر ماه مشتمل بر 30 روزاست بنابر این ایام سال نزد ایشان360روز بوده است که سپس 5روز بدان می افزودند؛ از طرفی سائل فردی یهودی است و یهودیان نیز معتقد به سال شمسی بوده اند. و این از بصیرت و هوشمندی بالای حضرت حکایت دارد که به فرد یهودی می فرماید روزهای هفته ات را بر روزهای سال خویش( و نه سال قمری اهل حجاز و عربستان) ضرب کن.

10 خرافه معروف دنیا

قانون - این روزها بحث خرافه و خرافاتی‌ها، همه جا سر زبان‌هاست. اعتقاد به    اموراتی که در ذات خود اتفاقات معمولی زندگی محسوب می‌شوند برای بعضی آدم‌ها    آن‌چنان راسخ است که برای هرکدام، آداب و آیین خاص خودشان را دارند. آنچه در    زیر آمده، مهم‌ترین خرافه‌های معمول در بین مردم دنیا است. شر و خیرشان هم گردن    کسانی که باورشان دارند!


1-جمعه، سیزدهم ماه: حضور یک جمعه در تقویم که تاریخ سیزدهم را داشته باشد برای    بسیاری نشانه شومی است. ریشه این خرافه را در این می‌دانند که «یهودا» حوّاری    که به مسیح خیانت کرد سیزدهمین مهمان «شام آخر» بوده و روز به صلیب کشیده شدن    مسیح نیز جمعه بوده است.

2-خارش کف دست: بسیاری از افراد وقتی کف دستشان می‌خارد آن را نشانه‌ای نیک از    به دست آوردن پول در آینده‌ای نزدیک می‌دانند.
3-راه رفتن از بین نردبان: راه رفتن از بین دو پایه نردبانی که باز است برای    بسیاری از اروپایی‌ها علامت گرفتار شدن به مصیبتی خواهد بود. چرا که شکل    مثلث‌گونه نردبانِ باز را تعبیری از گیر افتادن زندگی در یک مخمصه می‌دانند.
   

4-شکستن آیینه: آیینه را انعکاس وجود می‌دانند و شکستن آن را آسیبِ جان! برای    دور ماندن از آسیب این بدیُمنی باید تکه‌های آیینه شکسته را در زیر نور ماه دفن    کرد!

5-پیدا کردن نعل اسب: نعل را نشانه خوش‌شانسی می‌دانند. به خصوص اگر وقتی آن را    پیدا می‌کنید دهنه آن رو به شما باشد. به محض پیدا کردن، آن را با دست راست    بردارید آرزویی کنید و به سمت چپ خود پرتاب کنید! اگر یک نعل بر سردر خانه خود    نصب کنید که دیگر شانس حسابی به شما روی آورده است.

6-باز کردن چتر در داخل خانه: باز کردن چتر در خانه و زیر سقف برای خیلی‌ها    نشانه مرگ و یا ورشکستگی می‌تواند باشد. چرا که با این کار خدای خورشید را از    خود رنجانده‌اید!
   

7-دو بار ضربه زدن به چوب: ریشه این خرافه از آنجا می‌آید که عده‌ای معتقدند    خدا در درختان زندگی می‌کند و باید درختان و هر چیز چوبی را همیشه به آرامی لمس    کرد.

8-ریختن نمک روی شانه: با ریختن نمک روی شانه چپ خود نقشه‌های شیطان را نقش بر    آب کنید.

9-گربه سیاه: از قرون وسطی این گربه‌ها هم‌نشین و هم‌دست جادوگران محسوب    می‌شد‌ه‌اند. و مردم آن دوران معتقد بوده‌اند که دیدن و رویارو شدن با آنها    نحسی و بدبیاری به دنبال خواهد داشت. هنوز هم گربه‌های سیاه بدجنس کنار تخت    جادوگران در کارتون‌های کودکی ما تصویر آشنایی از خباثت و شرارت در ذهن بسیاری    از ماست.

10-عطسه کردن: بسیاری عقیده دارند که عطسه کردن بیرون کردن شیطان از بدن است و    آن را میمون و مبارک می‌دانند. در خیلی از فرهنگ‌ها هنوز هم بعد از عطسه به فرد    تبریک می‌گویند.

قضیه چهار رنگ

دریانوردان طی تجربه به این نتیجه رسیدند که اگر نقشه ای از منطقه ای هرچه قدر هم پیچیده باشد، موجود در دست داشته باشیم، اگر بخواهیم کمترین مقدار رنگ ار به کار ببریم، حداکثر با 4 رنگ می توانیم هر منطقه ی دارای مرز را طوری رنگ آمیزی کنیم که هیچ دو منطقه ی مجاور هم رنگ نباشند.
این قضیه سال ها ماند و نه کسی توانست آن را رد کند و کسی هم نتوانست آن را اثبات کند که در نهایت اثباتی توسط لب تاب های اپل ارائه شد که 90 صفحه بود. سوال این است: آیا اثباتی کوتاه تر و ساده تر درسر حود می پرورانید؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

بعدا نوشت : هر کی این آپو خوند مدیونه اگه یه فاتحه برای مامان بزرگم که سالشه نخونه !


پنج اختراعی که جهانیان را نا امید کرد

برخی از بزرگترین مغزهای بشر باعث به وجود آوردن نظریه ها و تکنولوژی هایی انقلابی شدند از قبیل: لامپ برق، تلفن و گرامافون، ولی همین مغزها خالق بی ارزش ترین وسایلی بودند که حتی به قیمت پشیزی در هیچ فروشگاهی به فروش نرسید.
در ادامه، پنج نظریه ناامیدکننده ای که توسط شاخص ترین مغزهای بشر مطرح شد و به بن بست رسید را خواهید خواند که بیان گر تصدیق این جمله است: این درست است که درخشان ترین مغزهای بشر هم نمی توانستند در هر زمینه ای موفق باشند!
لئوناردو داوینچی: کفش هایی برای پیاده روی در آب

 

مغز عصیانگر این طراح و نقاش باعث به وجود آوردن اختراعاتی دیوانه کننده شد که هیچ وقت به مرحله انجام نرسیدند، حتی زمانی که فناوری و نوآوری عصر حاضر قادر است این گونه اختراعات را بسازد. متاسفانه فناوری کفش های مخصوص پیاده روی در آب هنوز به نقطه الزام برای بشر نرسیده است.
این وسیله در اصل دو چوب مثه دو چوب اسکی است که در انتهای آن دو شکل قطب مانند تعبیه شده اند که مانع از زمین خوردن شخصی که با آنها راه می رود می شود. متاسفانه هیچ گونه دید مهندسی در این وسیله وجود نداشت و حتی فکر داوینچی در رساندن سربازان به کشتی دشمن و منهدم کردن آنها نیز هیچ گونه کاربردی نداشت. تنها کاربرد این وسیله در تعریف کردن آن برای کسی هست و آن شخص از شدت خندیدن در لحظه جان بدهد.

توماس ادیسون: هلیکوپتر

 

ادیسون اولین کسی نبود که به  فکر ساخت ماشینی برای پرواز افتاد. اما اگر دیوانگی قابل سنجش بود، طرح ادیسون حتما مقام اول را از آن خود می کرد.
طرح وی وسیله ای بود که مشتمل بر چند سری از جعبه کیت های پرواز بود که به صورت عمودی از زمین بلند می شد و در هنگام پرواز به شکل هواپیماهای امروزی در می آمد، می توان گفت این طرح مثل هواپیما و هلیکوپتر است که البته هیچ کدامش موفق نشد.
او هیچ وقت در زمینه عملی کردن طرحش تلاش جدی نکرد حتی یک بار نمونه ای آزمایشی از این طرح ساخت که قادر به بلند شدن از زمین نبود. آنگاه ادیسون به فکر آن روز افتاد که ایده لامپ برق به مغز خطور کرده بود و از آن به بعد در پی ساخت این وسیله شتافت.

الکساندر گراهام بل: گوسفندی با شش پستان

 

پدر تلفن حجم زیادی از زمان خود را به مطالعه گوسفندان اختصاص می داد، همیشه به این فکر بود که از این همه صرف زمان وسیله و موجودی واقعا دارای بهره وری بیشتر خلق کند و البته خلاف حرف خودش تمام صرف این زمان کاملا بیهوده بود.
گراهام بل عمرش را صرف خلق گونه ای از گوسفند کرد که دارای شش پستان باشد به جای اینکه به صورت معمولی دارای دو پستان باشد، اما به جز گله ای که پرورش داد نتوانست چیز بیشتری پرورش دهد. در پایان اگر وی با گوسفندانش آمیزش ایجاد می کرد قطعا بهره وری بیشتری برای خودش داشت.


الیهو تامسون: ماشینی با سوخت بخار



نبوغ تامسون باعث به وجود آوردن سیم جوشکاری، ژنراتور و استفاده بی ضررتر از اشعه ایکس برای جهانیان شد. اما تلاشش برای ساخت ماشینی که بوی مشمئزآور اگزوز را نداشته باشد کاملا ناامیدانه بود و با شکست مسلم رو به رو شد.
به عنوان یکی از بنیان گذاران شرکت جنرال الکترونیک، او طرحی را بسط داد که ماشین های نقلیه در واقع از سوخت بخار استفاده کنند، البته اگر این نکته برای مشتریان مهم نبود که یک هفته طول می کشد که آنان را برای یک تکه نان به نانوایی برساند. این در حالی بود که جهانیان در حال دست دادن موتوری بسیار کارآمد بودند ولی شرکت های نفت، خانواده سلطنتی عربستان این نابودی این اختراع را به شکل هر چه مجلل تری جشن گرفتند.


توماس ادیسون: ماشین ارواح



زمانی که مردم جهان فکر می کردند با پرداختن مبلغی پول به کولی ها می شود با عالم مردگان ارتباط برقرار کرد، ادیسون ادعا کرد همین کار را می تواند با استفاده از علم انجام داد.
این مخترع در مصاحبه هایش که در مجلات انجام می داد ادعا می کرد که در کارگاه مشهورش در بین هزاران اختراعش این اختراع را نیز ثبت کرده است، اما ماشینی که گواه بر این مدعا که احضار روح از عالم مردگان باشد هیچ وقت پیدا نشد.

حدس گلدباخ

گلدباخ درحدود 250 سال پیش در نامه ای به اولر حدس خود را بیان کرد :

هر عدد زوج بزرگ تر از 2 حاصل جمع دو عدد اول است .

ریاضیدانان زیادی در این رابطه تحقیق کردند و عمر خود را گذاشتند اما این حدس اثبات نشد ! هر ریاضیدان در پی کشف اثبات این حدس چیزهای دیگری را اثبات کرد !

راستی چند سال پیش هم دولت انگلستان یه جایزه برای حل آن گذاشته (1 میلیون دلار )البته اگه یه روزی تونستید اثباتش کنید !

راستی نرید بگید دوره تسلسل داره ها !

قالیچه ی پرنه از داستان تا واقعیت !

در بافت این قالیچه نمادین به جای نخ، یک شبکه از سنسور های الکترونیکی هوشمند تار و پود آن را تشکیل می دهند. علمکرد این سنسور ها به گونه ای است که جریان هوا را در سطح این صفحه از عقب به جلو هدایت می کند. کنترل حرکت امواج هوا توسط سنسور ها این امکان را به وجود می آورد که قالیچه با سرعت یک سانتیمتر در ثانیه به جلو حرکت کند.

محاسبات و بررسی ها نشان می دهد که برای جابه جایی یک انسان، این صفحه بایستی حدودا 50 متر باشد تا بتواند فردی را که روی آن می نشیند، از زمین بلند کرده و از نقطه ای به نقطه دیگر جابه جا کند.

در حال حاضر بخشی از مطالعات نیز بر روی تبدیل شیوه تامین انرژی این قالیچه به یک نوع سیستم خورشیدی است، تا بتواند انرژی برق مورد نیاز جهت عملکرد سنسور های خود را از طریق انرژی نور خورشید تامین کند.

سازنده این طرح می خواهد روشی را ابداع کند که بتواند مدار های الکترونیکی مورد نیاز سنسور ها را به کمک پرینتر هایی که از جوهر های نانو استفاده می کنند تهیه کند، تا ظرافت و بهینه سازی مدارات الکترونیکی آن به حداکثر ممکن برسد.

 جالب است. شاید هیچ کدام مان فکرش را هم نمی کردیم که روزی با کمک تکنولوژی، رویاها و افسانه های کودکی مان رنگ واقعیت به خود گیرد.

تنها با یک کارت اعتباری یک دلاری از شر آزمایش راحت شو !

ویروس ایدز اعجوبه بیماریهای قرن اخیر است که خیلی از دانشمندان دنیا را سرکار گذاشته است و با وجود این، هنوز فرسنگها از تعقیب کنندگان خود جلوتر است. ‏
برای مبارزه با این غول بی شاخ و دم نانومتری و نزدیک شدن به راه حل نهایی، اولین قدم؛ تشخیص هرچه زودتر بیماری است. خب نظر شما در مورد راه اندازی یک آزمایشگاه یک دلاری به اندازه یک کارت اعتباری چیست؟ ‏
‏mChip اعجوبه ای است که ساخت شرکت FastCo است و قرار است نقش آن آزمایشگاه را بازی کند. ام-چیپ می تواند هم ایدز و هم سفلیس را در مدت 15 دقیقه تشخیص دهد. ‏
شگفت آور نیست؟ شگفتی شماره 2 این اعجوبه: قیمت آن تنها 1 دلار ناقابل است... و شگفتی شماره 3: میزان حساسیت آن 100% است، یعنی تمام موارد ایدز را می تواند تشخیص دهد. البته حساسیتش آنقدر زیاد است که چند درصدی از افراد سالم را هم ممکن است مبتلا به ایدز نشان دهد (4-6% مثبت کاذب) ‏
بنابراین با وجود حساسیت کامل، ویژگی آن برای ایدز حدود 95% است. محققین دانشگاه کلمبیا که خالقین این اعجوبه محسوب میشوند، امیدوارند بتوانند آن را برای اولین بار در رواندا عرضه کنند. جایی که با شیوع بالای ایدز نیاز به وسیله ای برای ارزیابی آسان ایدز و ارسال سریع نتایج به مراکز درمانی است. ‏
راستی این آزمایشگاه جیبی قادر است نتایج را از طریق ماهواره یا موبایل به مراکز آرشیو اطلاعات بیماران هم ارسال کند. این هم از چهارمین ویژگی خوب این چیپ هوشمند. ‏

پوست ضد گلوله: یک اثر هنری

داستانش کمی عجیب است: یک هنرمند هلندی تصمیم می گیرد که برای یک پروژه "هنر زیستی" پوست ضد گلوله بسازد. او به موسسه ای به نام "کنسرسیوم ژنتیک پزشکی قانونی" مراجعه می کند و نتیجه داستان این می شود که یک پوست واقعا ضد گلوله ساخته می شود. این پوست ضد گلوله به همراه گلوله ای که به سطح آن گیر کرده و در عبور از پوست ناکام مانده به موزه تاریخ طبیعی هلند می رود تا در آنجا بعنوان یک "هنر زیستی" به نمایش گذاشته شود.
لازم به ذکر است که دیگر نقش آفرینان این ماجرا (غیر از هنرمند و کنسرسیوم مربوطه) تعدادی بز و عنکبوت و البته پوست انسان بوده اند. به این صورت که با دستکاری ژنتیکی بزها و وارد کردن ژن مسوول ساخت تار عنکبوت به ساختار آن، پروتئین تار عنکبوت را از شیر بز به دست آورده و آن را با سولهای پوست انسان تلفیق کردند و در نهایت این پوست ضد گلوله را ساخته اند. البته اگر حقیقتش را بخواهید این پوست چندان هم ضد گلوله نیست. بافت آن قابلیت مقاومت در برابر یک گلوله کالیبر 22 با سرعت کاهش یافته (با عبور از میان آب) را دارد اما هنوز در برابر گلوله ای که با سرعت بیشتر به پوست برخورد کند آسیب پذیر است.
همانطور که می دانید تار عنکبوت به خاطر ساختارش در این مورد حتی از فولاد هم بهتر عمل می کند و در صورتیکه به صورت بافت یکپارچه ای دربیاید می تواند در مقابل گلوله هم مقاومت کند. اما مشکل اصلی نحوه تهیه تار عنکبوت است چون عنکبوتها به شدت همنوع خوار و در عین حال وابسته به قلمرو هستند، در نتیجه نمی توان تعداد زیادی عنکبوت را در مجاورت هم پرورش داد. تنها چاره ای که برای رفع این مشکل به ذهن پژوهشگران رسید، دستکاری ژنتیکی بزها به منظور تولید پروتئین تارعنکبوت در شیر آنها بود. سپس این پروتئین لابلای لایه درم و اپیدرم پوست (لایه سطحی و عمقی پوست) قرار گرفت تا پوست ضد گلوله به دست بیاید.
البته به نظر می رسد این طرح هنوز در مرحله هنری خود است و تا استفاده از آن در بافت پوست زنده واقعی راه درازی در پیش است. یکی از مشکلات عمده در این مسیر ناسازگاری پروتئینی تارعنکبوت با سیستم ایمنی بدن است که می تواند با برانگیختن واکنش حساسیتی حتی منجر به مرگ دریافت کننده پوست شود. مشکل دیگر امکان دستکاری ژنتیکی بدن انسان برای تولید چنین پروتئینی در پوست است. شاید کمتر کسی حاضر شود به خاطر داشتن چنین پوستی سیستم ایمنی و ژنتیکی بدن خود را دستخوش تغییر کند. اگر پیشنهاد چنین دستکاری ژنتیکی به شما داده شود آیا موافقت می کنید؟

غذاهایی که هرگز فاسد نخواهند شد !!

تا بحال اسم  "بیسین" به گوشتان خورده؟ راستش را بخواهید تا همین چند وقت پیش چنین اسمی به گوش هیچ کس نخورده بود. اما اهالی دانشگاه مینه سوتا اخیرا بطور خیلی تصادفی کشف کردند که ماده ای وجود دارد که مانع از تجزیه و فساد پروتئین ها می شود و همچنین می تواند جلوی رشد باکتریهای فاسد کننده را بگیرد. آنها نتوانستند اسمی بهتر از "بیسین" برای این ماده پیدا کنند.
بیسین توسط باکتری نه چندان معروفی به نام بیفودوباکتر تولید می شود و می تواند جلوی رشد باکتریهای معروفتر و خطرناکی مانند ئی-کولای، سالمونلا و لیستریا را بگیرد. بنابراین با تزریق ماده بیسین به داخل مواد پروتئینی مانند انواع گوشت و لبنیات و یا تخم مرغ می توان جلوی فساد و مسمومیت غذایی ناشی از فساد را گرفت.
پزشکان مینه سوتایی با انجام بررسی های زیاد به ما اطمینان داده اند که "بیسین" سالم است و مانند بسیاری از مواد دیگری که توسط باکتریهای بی خطر ساکن دستگاه گوارش تولید می شوند، هیچ خطری برای انسان ایجاد نمی کند. فعلا بیسین برای بررسی های بیشتر در صف تایید سازمانهای بهداشتی آمریکا قرار گرفته، اما اگر از این آزمایشها سربلند بیرون بیاید، می تواند تحول اساسی در صنعت غذایی جهان ایجاد کند. تصور کنید که شیر یا ماست یا گوشت را بتوان برای سالها نگه داشت... خب تصورش کمی عجیب است و راستش را بخواهید علیرغم همه این اطمینان بخشیدن ها، کمی طول خواهد کشید که خرید و خوردن شیری که هرگز ترش نمی شود یا پنیری که اصلا کپک نمی زند، قابل پذیرش باشد.
مطمئنا هیچگاه چیزی نخواهد توانست جای مواد غذایی تازه و خوش طعم را بگیرد، اما با توجه به اینکه سالانه در کل جهان (و بویژه در کشورما، مخصوصا در فصل گرما) موارد زیادی از مسمومیت گزارش می شود و متاسفانه تعداد زیادی هم به دلیل همین مسمومیتها جان می بازند؛ می توان گفت تولید و عرضه چنین محصولات غذایی نه تنها بی فایده نیست بلکه می تواند جان هزاران نفر را نجات دهد و از هدر رفتن میلیونها تومان پول هم جلوگیری کند. ضمن اینکه این روش نگهداری کاملا برگرفته از دل طبیعت است و خطرات نگهدارنده های شیمیایی را هم ندارد.

مغز خنک خواب خوب

تقلا برای خوابیدن بعد از یک روز خسته کننده...ممکن است سرشماری گوسفندان یا حتی خوردن قرصهای خواب هم چندان موثر نباشند. اما پژوهشگران دانشکده پزشکی پیتز بورگ در آخرین کنفرانس "خواب" سال 2011 روش جالبی را برای درمان بیخوابی پیشنهاد کردند: خنک کردن مغز!

آنها یک کلاه پلاستیکی خنک کننده ابداع کرده اند که قسمتهای پیشانی را می پوشاند و با پایین آوردن دمای مغز می تواند به خواب سریعتر فرد کمک می کند. در تحقیقی که آنها بر روی افراد عادی و بیمارانی که از بیخوابی رنج می بردند انجام دادند، ، افراد بیخواب بعد از پوشیدن این کلاه خاص، بطور میانگین در زمان 13 دقیقه به خواب رفتند، یعنی زمانی برابر با افراد سالم.

دانشمندان فکر می کنند این کلاه با پایین آوردن دمای مغز باعث کاهش سوخت و ساز آن (بخصوص در ناحیه پیشانی مغز) می شود و به خواب سریعتر و راحت تر فرد کمک می کند. هنوز این کلاه ها به صورت تجاری وارد بازار نشده اند، همچنین عوارض احتمالی استفاده از آنها نیز هنوز مشخص نشده است؛ مثلا معلوم نیست که آیا استفاده از این کلاهها باعث تشدید علائم افراد مبتلا به سینوزیت خواهد شد یا نه.